پست اول: نکته ها و اشکالات و جواب ها در مورد بازاریابی شبکه ای : در پست اول می خواهیم در مورد بعضی نکته ها توضیحاتی را ارائه بدهیم.

معمولاً افرادی که به کار بازاریابی شبکه ای وارد می شوند، بیشترشان عاجز هستند که تصور صحیحی در مورد این شغل داشته باشند. به خاطر همین به طرز فکر رویایی و به اصطلاح تخیلی می پردازند تا به این صورت خودشان را راضی کنند که به این کار ادامه بدهند.

1- اشباع

وقتی خزان می شود این برگها هستند که می ریزند نه شاخه ها (95 درصد هستند که سرشان بی کلاه می ماند نه بالا سری ها)

2- موج سوم

3- شغلی بزرگ و رویایی - درآمد کلان

4- اصرار و تشویق و به عبارت بهتر اجبار غیرمستقیم افراد برای خرید زدن بالا

5- ایجاد تصور رویایی در ذهن ورودی ها

با متمرکز کردن آنها بر آرزوها

به جای ارائه ی آینده ی منطقی


6- همه قرار است بازاریاب شوند.

یکی از چیزهایی که لیدرها مستقیم و غالباً غیر مستقیم به دایرکتر ها القاء می کنند این است که می توانی همه را جذب این کار کنی.

انگار که قراراست (آیه نازل شده) که باید همه وارد کار بازاریابی شوند!


این به خاطر این است که افراد کم دانش، نمی توانند علاقه مند به بازاریابی شبکه ای بشوند.

اولاً عادت کرده اند که به جای فکر و تمرکز بر روی اینکه دقیقاً چه کاری انجام می دهم؟ و یا .

دوست دارند که فوراً یک ملیون نفر بیایند و زیرمجموعه ی او بشوند تا او زود به پورسانت عالی برسد!


این افراد، نمی توانند در مورد بازاریابی شبکه ای منطقی فکر کنند و به آن ادامه می دهند.

دوست دارند به طور تخیلی آن را در نظر بگیرند.  چون تنها در این حالت علاقه ی خود را به ادامه کار در بازاریابی شبکه ای حفظ می کنند.


مثلاً طرف دوست دارد که تصور کند که در طی مثلاً یکسال ماشین یک ملیاردی سوار خواهد شد!

عاشق این خیال پردازی است.

اصلاً این شغل را به خاطر خیال پردازی دوست دارد.


اما منطق این است که برای اینکه در یک سال درآمد میلیاردی داشته باشیم، لازم است که تعداد زیادی فروشنده ی شبکه ای را وارد گروه خود کنیم و حجم خریدی که همه ی تیم ما باید بکند، چند ده ملیارد تومان خواهد بود.

زمانی که ما و افرادی که ما وارد کار می کنیم، ده ها و بلکه صدها میلیارد تومان محصولات شرکت را به فروش برسانیم، آن وقت است که آن شرکت بخشی از سود خودش را به بازاریاب های خودش می دهد.

ادامه دارد.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها